«انقراض نسل سوخته»
انتشار نتايج سرشماري نفوس و مسكن سال 90 پيامدهاي فراواني داشت. اما كاهش شديد رشد جمعيت كشور مقولهای بود كه بيش از همه نگرانیها را در پي داشت. اين آمارها نشان میدهد كه متولدين دههی 60 كه آسیبهای فراواني از انقلاب و جنگ دیدهاند، طي يك حركت خودجوش تصميم به انقراض نسل خود گرفتهاند. اين نسل كه هميشه از مدرسه گرفته تا دانشگاه و اشتغال و مسكن با كمبود و مشكلات فراوان روبرو بوده، در جامعه به «نسل سوخته» معروف است.
نتايج اين سرشماري نشان میدهد كه براي اولين بار در تاريخ كشور، تعداد فرزندان يك نسل كمتر از تعداد والدينشان شده است. يعني متولدين دههی 60 يا ازدواج نکردهاند و يا اگر هم ازدواج کردهاند، به ازای هر خانوار فقط يك فرزند به دنيا آوردهاند. اين حركت باعث معكوس شدن هرم جمعيتي شده و در مدتي كوتاه تعداد جمعيت فعال كشور را به شدت كاهش خواهد داد. در واقع نسل سوختهی كشور در يك حركت انتحاري قصد دارد انتقام تمام ناملايمات و کاستیهایی كه متحمل شده است را از جامعه و دولتمردان بگيرد. زماني كه اين نسل سوخته در دوران كهن سالیاش، در به در، به دنبال يافتن جاي خالي در خانههای سالمندان است، با كمال مسرت شاهد خواهد بود كه چگونه جامعه در يافتن نيروي كار جوان به مشكل برخورده است. وقتي دولت مجبور به وارد كردن معلم چيني شود تا كمبود كادر آموزش و پرورش را تأمین كند، آنموقع است كه قدر جوانان مظلوم دههی 60 را خواهد فهميد. جواناني كه زماني براي يافتن شغلي با حقوق ناچيز منت هر كس و ناكسي را میکشیدند، در آن زمان شاهد خواهند بود كه جامعه و دولتمردان در حسرت داشتن جوانان جوياي كار به چه آتشي گرفتار آمدهاند.
جامعهای كه بدون برنامه ريزي، يك نسل پر جمعيت را به وجود آورده و آن را به حال خود رها میکند، بالاخره زماني بايد تقاص اين اشتباه خود را بپردازد. و آن زمان براي كشور ما چندان دور نيست.
:: موضوعات مرتبط:
سياسي ,
,